درست است که نماز ستون خیمه دین است و آن را بر پا نگه میدارد و مانع سقوط آن میشود لیکن جهاد مایه حفظ و سلامت تار و پود این خیمه است. بر این اساس، جهاد تأمین کننده تار و پود خیمه دین و نماز ستون برپا دارندهی آن است و روشن است که با نبود خیمه دین ستونی به نام نماز نیز بیمعناست. از این رو رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره جهاد امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ خیبر میفرماید:« مبارزه و نبرد علی بن ابیطالب با عمرو بن عبدود در جنگ خندق از عمل امت من تا روز قیامت برتر است.»
از کتاب حماسه و عرفان حضرت آیت الله جوادی آملی
ماه ذیحجه، آخرین ماه از سال هجری قمری است که متبرک است به فریضه الهی حج و وقایع و افتخاراتی که در این ماه مبارک نصیب امام اول مسلمین حضرت علی علیه السلام گردیده است.
از جمله افتخاراتی که نصیب امام علیه السلام گردید، ابلاغ سوره برائة به مشرکین مکه در اولین روز از ماه ذیحجه میباشد.
افتخار دیگر، عقد آن حضرت با دختر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است که به روایتی در روز اول و به روایتی دیگر در روز ششم این ماه به وقوع پیوسته است.
دیگری، بستن در خانههای صحابه است که به به خانه خدا و مسجد شریف باز میشد؛ غیر از خانه علی علیه السلام که این اتفاق نیز در روز عرفه یعنی نهم این ماه بزرگ به وقوع پیوست.
نکته دیگر زفاف علی ابن ابیطالب علیه السلام با فاطمه زهرا سلام الله علیها در شب نوزدهم این ماه اتفاق افتاده است.
یکی از اتفاقات مهم نیز خوابیدن حضرت علی علیه السلام در بستر رسول خدا صلی الله علیه و آله است که در شب بیست وچهارم این ماه اتفاق افتاد وبه «لیلة المبیت» معروف است و هجرت پیامبر اسلام به مدینه ـ که مبدأ تاریخ مسلمین و سرآغاز عظمت اسلام است ـ از همان شب شروع شد.
در عظمت آن شب پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر نفسی که علی علیه السلام در آن شب میکشد از عبادت جهانیان برتر بود، زیرا با این عمل، حضرت علی علیه السلام حاضر شد جان خود را فدای حضرت محمد صلی الله علیه و آله نماید.
یکی دیگر از افتخارات آن حضرت در این ماه، نزول سوره «هل اتی» در شأن وی و خاندان شریفش بود که در بیست وپنجم این ماه واقع شد و باعث آن ایثار و فداکاری بزرگی بود که آن حضرت و خانواده بزرگوارش در ظرف سه روز که روزه نذری داشتند، در موقع افطار، غذای خود را در راه خدا به مسکین، یتیم و اسیر دادند و خود با آب، روزه گشوده و با گرسنگی سر کردند.
از دیگر افتخارات آن حضرت در این ماه، خاتمبخشی وی میباشد که آیه شریفه «انما ولیکم الله و رسوله واللذین آمنوا اللذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون» که دلیل بر اثبات امامت و ولایت آن حضرت میباشد نیز درباره وی نازل گردید.
مهمترین افتخاری که نصیب حضرت علی علیه السلام در این ماه گردید، رسیدن به مقام و جایگاه امامت بود که در واقعه «غدیر خم» رخ داد و پیامبر اسلام در برابر چندین هزار مسلمان، دستان حضرت علی علیه السلام را بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله».
یعنی «هر کس که من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که علی را دوست دارد و دشمن بدار هر که علی را دشمن دارد و یاری ده هر که علی را یاری دهد و منکوب کن هر که ترک یاری علی نماید».
از افتخارات دیگری که در بیست و چهارم این ماه نصیب حضرت علی علیه السلام گردیده؛ موضوع مباهله و نزول آیه شریفه «انفسنا» میباشد و خلاصه آن این است که پس از مباحثه طولانی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با نصاری، وقتی نتیجهای حاصل نشد و نصاری اصرار ورزید؛ آیه «انفسنا» به شرح ذیل نازل گردید:
«فمن حاجک من بعد جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین»؛ یعنی «ای پیامبر، هر کس پس از علم تو بر حقانیت خویش از این پس با تو محاجه و مکابره کند، بگو بیائید شما و فرزندان و زنان و کسانی که بــــه منزله جان خــــود آنها را دانسته و گرامی میشماریم حاضر کنیم و در حق یکدیگر نفرین نمائیم تا هر یک از ما وشما باطل است نابود گردد».
در این آیه منظور از «ابنائنا» حسنین علیهما السلام و منظور از «نسائنا» حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است و منظور از «انفسنا» حضرت علی علیه السلام میباشد که خداوند متعال او را به منزله نفس شریف و جان گرامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اعلام نموده است.
چرا که به روایات متعدد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به جز حضرت علی علیه السلام، حضرت فاطمه سلام الله علیها، حضرت امام حسن علیه السلام وحضرت امام حسین علیه السلام کسی را با خود به مباهله نبرده است.
و از اینکه نصاری حاضر به مباهله با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشد و تسلیم گردید؛ مبین نبوت پیامبر و امامت علی علیه السلام و حسنین است که از شخصیت والایی برخوردار بودهاند که جذبه آنها نیز دشمنان اسلام را ناکام وبه عقب میراند.
پیام این واقعه این است: وقتی پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخصی مانند حضرت علی علیه السلام که به منزله نفس شریف و جان گرامی آن حضرت در بین امت باشد؛ از هر کس شایستهتر به مقام امامت در بین امت خواهد بود.
آری اینها تمام افتخاراتی است که در ماه ذیحجه نصیب مولای متقیان علی علیه السلام گردید وجمع شدن این همه اتفاق در یک ماه خاص وبرای یک شخص از عجایبی است که رموز الهی پاسخگوی آن میباشد.
آگاه باشید که آل محمّد -صلى الله علیه و آله- مانند ستارگان این گنبد مینا باشند؛ آن هنگام که یکى از آنها غروب کند دیگرى بدرخشد. گویى چنان است که در پرتو آل محمد -صلى الله علیه و آله- نعمتهاى الهى را بر شما فراوان و تمام شده مىبینم و آنچه را که آرزویش را در دل مىپروراندید بدان دست یافتهاید. از آنکه روی گردانده ناامید مشو! و خلَّف فینا رایةَ الحقِّ، مَن تَقدَّمها مَرق، و مَن تَخلَّف عَنها زَهق، و مَن لَزِمها لَحَق، دلیلُها مَکیثُ الکَلام، بَطِىءُ القِیام، سَریعٌ إذا قَام، فإذا أنتُم أَلَنتم لَه رِقابَکم و أَشَرتم إلیه بِأَصابِعِکم جاءَهُ المَوتُ فذَهَب بِه فَلَبِثتُم بَعدَه ماشاءَ اللَّهُ، حتَّى یُطلِعَ اللَّهُ لَکم مَن یَجمَعُکم و یَضُمُّ نَشرَکم، فلاتَطمَعوا فِى غَیرِ مُقبِلٍ و لاتَیأَسُوا مِن مُدْبِرٍ، فإنَّ المُدْبرَ عَسى أن تَزِلَّ بِهِ إِحدَى قائِمَتَیْهِ و تَثبُتَ الأُخرَى، فَتَرجِعَا حتَّى تَثْبُتا جَمِیعاً.(1) او (یعنی: پیامبر) پرچم حق را برافراشت و در میان ما به یادگار گذارد. آن کس که از زیر سایه این پرچم پاى پیش نهد، از شریعت اسلام خارج گردد و آن کس که از پیروىاش سر باز زند، به هلاکت رسد و سرانجام کسى که زیر سایه این پرچم به پیش رود راه سعادت پیموده. پرچمدار این پرچم با شکیبایى و آرامش سخن گوید و با کُندى و تأنى در اجراى کارها بپا خیزد؛ امّا چون بپا خواست بسى شتاب کند تا به پیروزى نهایى رسد. پس آنگاه که سر در گرو فرمانش نهادید و با سرانگشت به سویشاشاره کردید، دوران او سپرى شده، مرگش فرا رسد. از آن پس ناگزیر مدتى که مشیت الهى اقتضا کند در انتظار به سر برید. آنگاه خداوند شخصیتى را برانگیزد تا شما را] که به اختلاف و جدایى گراییدهاید] جمع کند و پراکندگى شما را سامان بخشد. پس به کسى (چیزى) که رو نکرده دل مبندید و از آن که رو گردانده ناامید مشوید.(2) آگاه باشید که آل محمّد -صلى الله علیه و آله- مانند ستارگان این گنبد مینا باشند؛ آن هنگام که یکى از آنها غروب کند دیگرى بدرخشد. گویى چنان است که در پرتو آل محمد -صلى الله علیه و آله- نعمتهاى الهى را بر شما فراوان و تمام شده مىبینم و آنچه را که آرزویش را در دل مىپروراندید بدان دست یافتهاید. ابن ابى الحدید مىنویسد: امام این خطبه را در سومین جمعه زمامدارى خود ایراد فرمود و ضمن آن به مطالبى پیرامون احوال خود اشاره کرد. وى سپس همچون دیگر شارحان، هدف از بیان این خطبه را پیشگویى از مهدى و توصیف آن حضرت دانسته، مىگوید: شخصى را که خدا برمىانگیزد از اهلبیت است و این سخن اشاره به مهدى آخرالزمان مىباشد و در نزد ما (اهلتسنن) موجود نیست و از این پس وجود پیدا خواهد کرد و به عقیده امامیه اکنون موجود مىباشد.(3) معناى و لاتَیأَسُوا مِن مُدْبِرٍ این است که از کسى که روگردانده نا امید مشوید؛ و مصداق آن غیبت حضرت مهدى و روگردانى آن حضرت از تصدّى ریاست و زعامت ظاهرى است تا هنگام ظهور. ابن ابى الحدید براى فرار از پذیرفتن ولادت آن بزرگوار و غیبتش، به تکاپو افتاده و خواسته وانمود کند لازمه مُدْبِر بودن، موجود بودن است و در صورت وجود نداشتن، تعبیر به ادبار و روگردانى غلط است و مفهوم عقلانى ندارد. آنگاه کلمه و لاتَیأَسُوا مِن مُدْبِرٍ را چنین معنا مىکند که هرگاه این مهدى از دنیا رفت و فرزندانش را به جانشینى برگزید و کار یکى از آنها به اضطراب و ناپایدارى گرایید، مأیوس نشوید و به شکّ نیفتید و نگویید شاید ما در پیروى اینان دچار اشتباه شدهایم. حال آنکه اعتقاد شیعه مخالف نظر ابن ابی الحدید بوده و معتقد است امام زمان به دنیا آمده و اکنون در غیبت به سر میبرد.
پی نوشت:
1. خطبه 100
2. شاید مقصود این باشد که به امام حاضر که به دنیا بىتوجه است، یا از اصلاح کار شما در شرایط موجود ناتوان است، طمع نورزید و از امام زمان که غایب مىشود ناامید نگردید، که رمز پیروزى و کلید حل مشکلات در دست اوست. چه ممکن است کسى که روگردانده، یک پایش بلغزد (و پاى دیگرش برقرار ماند) آنگاه پس از مدتى هر دو با هم به جاى خود برگردند (و دین خدا را که دستخوش حوادث شده ثبات و استقرار بخشد).
3. شرح نهجالبلاغه، ج 7، ص 94 و 95.
پاسخ علمی آیةاللّه سبحانی به ادعای گستاخانه دکتر سلمان العوده
روزنامه الجزیره درعربستان در شماره 12799، مقالهای از دکتر سلمان العوده به نام عید سعید فطر منتشر نمود که در آن، این جملهها آمده بود: عیدهای ملتهای کافر، مربوط به امور دنیوی آنهاست، مثلا روزی که دولتی پدید میآید، یا دولتی سقوط میکند، یا حاکمی منصوب میگردد یا پادشاهی تاجگذاری میکند و گاهی مربوط به فصول سال است، مانند اول بهار و نظیر آن. پینوشتها: |
حضرت رسول الله الاعظم صلی الله علیه و آله:
خداوند عیسی بن مریم را آیه و نشانهای برای عالمیان قرار نداد مگر بخاطر خضوع او برای علی بن ابیطالب علیه السلام.
(بحار/ج26/ص292)