وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام زمام امور خلافت را به دست گرفت، روزی در نخیله (سرزمین نزدیک کوفه) بود، پنجاه نفر از یهودیان به محضر آن حضرت رسیده و عرض کردند: ما در کتابهای خود دیدهایم که خبر دادهاند از سنگی عظیم که نام هفت نفر از پیامبران در آن نوشته شده و آن سنگ در همین سرزمین است ولی هر چه کاوش کردیم آن را نیافتیم.
امام علی علیه السلام همراه آنها از نخیله بیرون آمد و چند قدم راه پیمود تا به تل ریگی رسیدند، علی علیه السلام همان جا توقف کرد و فرمود:« آن سنگ زیر ریگهاست». یهودیان عرض کردند: ما نمیتوانیم آن همه ریگ را برداریم تا آن سنگ را ببینیم. امام متوجه خدا شد و از درگاهش خواست که آن ریگها را از روی سنگ بردارد، ناگهان طوفانی گرفت و تمام آن ریگها را به اطراف پراکنده ساخت و در نتیجه، آن سنگ نمایان شد و به یهودیان فرمود: آن نامها در آن جانب سنگ که روی زمین قرار گرفته، ثبت شده است.
آنها با بیل و کلنگی که همراه داشتند، هر چه در توانشان بود کوشیدند، تا سنگ را به آن سو برگرداندند، ولی از عهدهی این کار بر نیامدند.
در این وقت امیر المؤمنین علیه السلام پیش آمد و با دست پر توان خود، آن سنگ را به جانب دیگر انداخت، در نتیجه آن سوی سنگ که نام هفت پیامبر، در آن نوشته شده بود، آشکار شد.
یهودیان دیدند در آن نام این پیامبران نوشته شده: نوح و ابراهیم و موسی و داود و سلیمان و عیسی و محمد (علیهم السلام). همانجا و همان دم نور حقانیت اسلام بر قلبشان تابید و شهادتین را به زبان جاری کرده و قبول اسلام نمودند.