مطلب دومى که باید مورد نظر باشد، اصل خود مفهوم حدیث غدیر و حادثهى غدیر است که باید مغفولعنه واقع نشود. ما البته به همهى فرق اسلامى این سفارش را مىکنیم، نه اینکه فقط به شیعه بخواهیم بگوییم «آقا غدیرت را فراموش نکن!» ما به همهى فرق اسلامى مىگوییم: «مبانىتان را فراموش نکنید.» در اینجا به شیعه تأکید مىکنیم که بر اندیشه و فکر غدیر، تکیه کند. این، یک فکر مترقى است. اگر ما مىگوییم «اتحاد اسلامى» و پایش هم مىایستیم (ما با همهى قدرت، پاى موضوع وحدت اسلامى، در مقابل دشمنان وحدت ایستادهایم) نباید تصور شود که این مفهوم مهم، مترقى، اصلى و نجاتبخش اسلامى، یعنى مفهوم ولایت و غدیر را فراموش خواهیم کرد. موضوع غدیر نباید فراموش شود؛ چون مسألهى خیلى مهمى است. همانطور که عرض کردم، اگر مسألهى غدیر با آن دو جنبهاى که اول صحبتم گفتم مورد ملاحظه قرار گیرد، امروز اسلام دنیا را نجات خواهد داد. یک عده هستند که تصور مىکنند مىشود ملتى مسلمان بود؛ اما به احکام اسلامى عمل نکرد! این تصور، معنایش جدایى دین از سیاست است. معنایش این است که اسمتان مسلمان باشد، اما به احکام اسلامى عمل نکنید و سیستم بانکدارى، اقتصاد، آموزش و پرورش، شکل و محتواى حکومت و ارتباطات فرد و جامعهتان، به خلاف اسلام و طبق قوانین غیر اسلامى و حتى ضد اسلامى باشد. البته، این، در مورد کشورهایى است که قانون دارند؛ اگرچه طبق اراده و خواست یک انسان قاصر و ناقص باشد. امروز در بعضى کشورهاى اسلامى، حتى قانون هم نیست؛ حتى قانون غیر اسلامى هم وجود ندارد و ارادهى اشخاص مهم است. در رأس قدرت یک نفر نشسته است و دستور مىدهد: اینطورى شود، آنطورى شود. نمىشود که ما فرض کنیم عدهاى مسلمانند، اما از اسلام فقط نماز، روزه، طهارت و نجاست و امثال این چیزها را دارند. در جوامعى که مىخواهند مسلمان باشند، اسلام باید حاکم باشد. غدیر، این پیام را داشت. امروز بسیارى از جوامع، چوب عدم اعتقاد به این معنا را مىخورند. ببینید ماجراى غدیر، اینجا چقدر مىتواند الهام بخش باشد!
| انتشار پنج شنبه 86/10/6
|
مهدی سعیدی
|
امتیاز بدهید |