بسم الله الحق والصبر
«یا حقّ» اول
علی ست مرتضی ِ نبی
نبی ست مصطفی ِ علی
علی ست مقتدای همه
خداست مقتدای علی
«یا حقّ» دوم
ولایت اخصّ: ولایتی که خدای سبحان نسبت به انبیا و اولیای الهی دارد و انبیا و اولیای الهی مشرف به این ولایت هستند. چنانچه خدای سبحان از زبان رسول خود می فرماید:« إن ولیّ الله الذی نزّل الکتاب بالحقّ و هویتولیّ الصّالحین»
همانا ولی من خداوندیست که قر آن را فرو فرستاده است آن خداوندی که متولی صالحان است (1)
منابع
تخلیص از: ولایت در قرآن-برگرفته از آثار آیت الله جوادی آملی (1)
بسم الله الحقّ والصّبر
عیدی امروز: مولی الموحدین علی علیه السلام:«یا کمیل،ما مِن علم الّا و أنا اَفتَحُهُ ،و ما مِن سِر الّا والقائم یَختِمُهُ...لا تأخذ الّا عنّا تَکُن منّا» تحف العقول ص171
ای کمیل!هیچ علمی نیست مگر آن که من آن را گشوده ام و هیچ رازی نیست مگر آن که قائم(عج) آن را به فرجام می رساند ... ای کمیل! (معارف خود را) از غیر ما مگیر تا از ما باشی
Mol Al- Movahedin(pbuh) :oh komail! there is no knowledge unless i have opened that and there is no secret unless Qaem brings an end to that...oh komail!do not receive (knowledge) except us su that you will be one of us.
أشهدُ أنّ عَلیً ولیُّ الله
«یا حقّ ِ» اول:
- ای برادر با من چه می کنی؟چرا مرا می سوزانی؟
از او مسن تر است،بینایی و چشمان خود را از دست داده است،فرزندان زیادی دارد و جیره ای که دولت به او می پردازد ،برای رفع احتیاج خانواده اش کافی نیست،امّا...خلیفه ی مسلمین برادر اوست،با خود فکر می کند پیش برادر می روم و بر سهم خود کمی می افزایم
- برادر! تو نمی توانستی یک سکه ی داغ را تحمل کنی،سکه ای را که توسط انسانی ضعیف گرم شده باشد ،چگونه انتظار داری که من در روز قیامت آتش عذاب خدا را تحمل کنم؟
همین عقیل، همین کسی که نمی تواند با علی زندگی کند،به سراغ معاویه می رود وهمین داستان را در جلسه ی او شرح می دهد،و در آنجا همه گریه می کنند ، همه متأثر می شوند حتی کسانی که دشمن علی هستند،حتی کسانی که با او می جنگیدند، حتی کسانی که به او تهمت می زدند ، در مقابل این عدل، در مقابل این تقوا بر خود می لرزند ،متأثر می شوند، این است علی!.(1)
«یاحقّ ِ» دوم :
لازمه ی قُرب به چیزی ، تصدّی و سرپرستی امور و یا نصرت و محبّت است.
ولاء به معنی نصرت و محبت عبارتست از اینکه، دو شی ء در اثر قرب به همدیگر از دوستی یکدیگر برخوردار بوده و ناصر و یاور یکدیگر باشند،ولاء به این معنا هم در بین انسانها نسبت به یکدیگر قابل تصور است ، و هم در بین خدای سبحان و بندگان.(2)
منابع:
(1) برداشتی آزاد از «علی زیباترین سروده ی هستی»- شهید دکتر مصطفی چمران
(2) تخلیص از«ولایت در قرآن» برگرفته از آثار آیت الله جوادی آملی
در سهله و جمکران تو ا می جوییم
عجل لولیک الفرج می گوییم
بسم الله الحقّ والصّبر
أشهدُ أنَّ علیً ولیُّ الله
«یا حقّ ِ» اول:
سکوت و ظلمتِ شبانگاه بر همه جا دامن گسترده،در میان نخلستان های کنار فرات صدای مناجات می آید...نزدیک تر که می شویم، جز زمزمه ی آب و ناله ی علی شنیده نمی شود، جز ستارگان آسمان و دیدگان علی ، بیداری وجود ندارد؛با خدای خود راز و نیاز می کند،راز عشق می گوید و می شنود ؛ آهسته باش و گوش کن :«خدای بزرگ به بهشت تو طمعی ندارم، از دوزخ تو نیز نمی هراسم، و در راهی که می روم فقط عشق تو محرّک من است،مرا بسوزان و استخوان هایم را در آتش عذاب بگداز،ولی مرا لحظه ای از خود دور مساز» (1)
«یاحقّ ِ» دوم:
معنای اصلی کلمه ی ولایت قرار گرفتن چیزی در کنار چیز دیگر است به گونه ای که فاصله ای میان آنها نباشد.
این کلمه برای نزدیکی و قُربِ مکانی یا معنوی و نیز در مورد دوستی و یاری و تصدّی امر و دیگر معانی به کار گرفته شده است.
بنابراین ولایت به معنای اتّصال و قرب است و این کلمه گاهی در امور معنوی به کار گرفته می شود و گاهی در امور مادی و جسمانی....(2) ادامه دارد.
منابع:
(1):برداشتی آزاد از«علی زیبا ترین سروده ی هستی» - شهید دکتر مصطفی چمران
(2):تخلیص از «ولایت در قرآن» برگرفته از آثار آیت الله جوادی آملی
یا علی نامَت ثُبوتِ قُل هُو الله اَحَد
نام تو نقش ِ نگین ِ امر ِ الله الصّمد
لَم یَلد از مادر ِ گیتی و لم یولد چو تو
لَم یَکُن بعد از نبی مثلت لَهو کُفواً اَحَد